سخنان وهابیان دربارۀ تأویل و مجاز یکدست نیست، بلکه همواره با نوعی از آشفتهگویی و تضاد همراه است. وهابیان ابتدا وقوع هرگونه تأویل در نصوص شرعی و بهتبع آن وقوع مجاز در قرآن و لغت را منکر شدهاند، پس از آن دریافتهاند که انکار مجاز در لغت و قرآن پیامدهای سوء و مصیبتباری در پی دارد، چراکه استعمال تمامی الفاظ قرآن در معانی حقیقیشان، به تناقض و فساد در معانی قرآن ختم میشود، بدینترتیب برای رهایی از آثار شوم انکار مجاز، راهحلهایی را پیشنهاد کردهاند. برخی از وهابیان ایدۀ «اسلوب در زبان عربی» و برخی دیگر «توسعه در لغت عرب» را بهعنوان راهحل پیشنهاد کردهاند؛ لکن این دو راه با چند اشکال جدّی همراه است. حقیقت آن است که این راهحلها در عمل با اعتقاد به وجود مجاز، یکی است، به همین دلیل برخی از محققان معاصرِ وهابیت به این نتیجه رسیدهاند که دعوای بین منکران و مثبتان مجاز، چیزی جز نزاع لفظی نیست و حتی برخی از وهابیان بر این نظر شدهاند که مجاز بهغیر از آیات صفات در دیگر آیات قرآن و لغت عرب نیز وجود دارد و حتی در برخی از موارد آیات صفات را نیز تأویل میکنند.