سماع موتی یکی از مسائل مبنایی در موضوع شفاعت و استغاثه است. برخی از سلفیها، با زیر سوال بردن سماع اموات، زیربنای اموری مانند شفاعت و استغاثه به اولیاء و صالحان را مورد خدشه قرار دادهاند. مخالفان سماع، برای اثبات مدعای خویش، به برخی از آیات قرآن استناد کردهاند. از میان متاخرین، شمسالدین سلفی(افغانی)، یکی از کسانی است که بیشتر، به اثبات عدم سماع موتی بر اساس آیات قرآن پرداخته است. وی هشت آیه از قرآن را در اثبات مدعای خویش بهعنوان مؤید میآورد که یا دلالت بر تشبیه کفار به اموات دارد و یا بیان معجزهای است و یا اینکه دلالت بر عدم استجابت معبودان دارد. این مقاله درصدد است، با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی و با استناد به آیات قرآنکریم، به نقد دیدگاه مخالفان سماع بپردازد؛ در پایان این پژوهش نیز، روشن میشود که عدم سماع کفار که در آیات قرآن اشاره شده، بهمعنای ظاهری آن، یعنی شنیدن دلالت نمیکند؛ بلکه بهمعنای ثمره و غایت سمع و بهمعنای عدم هدایتپذیری آنان است.