کارشناسی ارشد مذاهب اسلامی، پژوهشگر مؤسسۀ دار الإعلام لمدرسة أهل البیت، استاد مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی مدرسۀ المهدی وابسته به جامعة المصطفی العالمیة.
چکیده
از جمله مفاهیم رایج در فقه اجتماعی، دو مفهومِ «دار الاسلام» و «دار الکفر» است. بسیاری از فقهای اسلامی، جوامع بشری را در یک تقسیمبندیِ ثنائی به «دار الاسلام» و «دار الکفر» تقسیم نموده و بهتَبَعِ آن، ذیل این دو مفهوم، احکام متعددی دربارۀ اماکن و افراد ساکن در آنها بیان کردهاند. ابنتیمیه، که از او بهعنوان مدوّن اندیشۀ سلفی یاد میشود، تقسیم جدیدی ارائه کرد که علاوه بر این دو عنوان، «الدار المُرَکبه» نیز در آن وجود دارد. بهدنبالِ او، ابومحمد مقدسی نیز، بهعنوان یکی از رهبران فکری سلفیۀ تکفیری، ضمن اثرپذیری از اندیشۀ ابنتیمیه، این تقسیمبندی را قبول کرده است و در فتاوای خود، بر طبقِ این تقسیمبندی حکم میکند. ابنتیمیه و ابومحمد مقدسی در باب دار الاسلام و دار الکفر قائلاند: معیار در دار الاسلام و دار الکفر، «غلبه و کثرتِ افراد» است و دار الکفر همان «دار الحرب» میباشد و بین این دو هیچ فرقی نیست. این در حالی است که با مراجعه به منابع روایی و همچنین سخنانِ اندیشمندان اسلامیِ مذاهبِ متعدد روشن میشود که تقسیم ثلاثیِ ممالک به «دار الاسلام، دار الحرب و الدار المرکبه» نادرست بوده و در ضمن، ملاکهای دیگری غیر از غلبه و کثرت، از قبیل برپاییِ شعایر نیز ملاکِ دار الاسلام و دار الکفر بودن است. علاوه بر این، اطلاقِ دار الحرب به تمام ممالکی که کفار در آنها زندگی میکنند، خطاست.