میان تمامی مسلمانان از زمان صحابه تاکنون اعتقاداتی از قبیل توسل، شفاعت، استغاثه، نذر و اهدای ثواب آن برای اولیای الهی و شدّ رحال بر زیارت قبر پیامبر اکرم - معمول و مرسوم بوده است. اکثر فقهای مذاهب، چه شیعه و چه سنی، نهتنها از این کار منع نمیکردند، بلکه در تأیید این اعمال کتابها و رسالاتی نگاشتند.
در قرن دوازدهم، در منطقه نجد، شخصی به نام محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان نجدی به پیروی از اندیشه ابنتیمیه و ابنقیم جوزیه، این اعمال را شرکآلود و مرتکب آن را مشرک دانست. خلیل احمد سهارنپوری با نوشتن کتاب المهند علی المفند و تأیید اکثر علمای دیوبندیه بر آن، دیوبندیان را از این اتهام وهابیگری دور کرد و نشان داد که اعتقادات دیوبندیان فراتر از اعتقاد اهل سنت نیست. با مرور زمان و با وجود اختلافاتی در علمای دیوبندیه بین دیدگاههای مختلف آنها درباره آرای بزرگانشان، مفتی سید عبدالشکور ترمذی بر آن شد تا کتابی به نام عقاید علمای دیوبندی تألیف کند. در واقع، وی کتاب المهند علی المفند را به امضای تعداد دیگری از علمای دیوبند رسانده است.