در طول تاریخ اسلام همه مسلمانان به پیروی از پیامبرشان به زیارت قبور رفته و سفر برای زیارت قبر رسول خدا^ را از مستحبات مؤکد دانستهاند. صحابه دیده بودند که پیامبر ختمی مرتبت به زیارت قبور شهدای اُحُد میرود و قبر والدین خویش را زیارت میکند. این سنّت پیامبر با سخنان ایشان که میفرمود: «من زار قبری وجبت له شفاعتی»، تأکید دو چندان یافت و موجب گردید تا همه فقهای اسلام زیارت قبر ایشان را مستحب بدانند و برخی مثل قاضی عیاض در الشفاء در قرن ششم از اجماعی بودن آن سخن گفتند، اما در قرن هشتم، فردی از حنبلیان بهنام ابن تیمیه (م 728ق) با تفسیر به رأی و استناد به حدیثی که هیچ ربطی به زیارت قبور نداشت، این عمل را بدعت و آن را از مصادیق شرک دانست. مخالفت علما و دلایل قوی آنان باعث شد تا او با یک گام عقبنشینی، سفر برای زیارت قبور نه زیارت خود قبور، را حرام و از مصادیق شرک بداند. علمای اهل سنّت این فتوا را رد کردند و در طول شش قرن گذشته آثار فراوانی در نقد آن نوشتند.