سطح 4 نقدوهابیت و پژوهشگر مؤسسه دارالاعلام لمدرسة اهل البیت
چکیده
سلفیت با کنار گذاشتن مذاهب اربعه، خود را پیرو سلف نامیدند؛ از جمله پیامدهای این نظریه، نگاه تازه آنان به مسئله تقلید است. آنها اولا التزام به مذهب معین را بهطور کامل رد و انکار میکنند؛ ثانیا برای عوام جامعه محدوده ضیقی را در نظر گرفتهاند؛ ثالثا وظیفه اصلی یک جامعه را اتباع معرفی کرده و تقلید و اجتهاد را برای قشر خاص و محدودی جایز دانستهاند. سلفیها، مجتهدی که در بیان نظریات مذهب معینی باشد را از اهل علم بهحساب نبرده و معتقدند که رجوع به این مجتهد، رجوع به شخص عامی و از مصادیق تقلید کورکورانه خواهد بود. نظریهِ اتباع سلفیت، بهدلیل اشکالاتی که دارد، نمیتواند جایگزینی برای تقلید و اجتهاد باشد؛ از جمله اشکالات اتباع، استنباط نادرست از تقلید است. آنان تقلید را بهمعنای رایج در بین مردم (پیروی کورکورانه) معنا میکنند؛ در حالیکه این تعریف، با معنای اصطلاحی تفاوت بسیاری دارد. اشکال دیگر آنان استفاده از آیاتی است که دلالت بر معنای عامِ اتباع میکند؛ ولی آنان در اتباع خاص آن را بهکار میبرند. آخرین اشکال، آسیبهای اتباع در جامعه است که در این مقاله به روش توصیفی _ تحلیلی به آن پرداخته خواهد شد.