کارشناسی ارشد کلام اسلامی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشتۀ علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و دانشپژوه مؤسسۀ دار الإعلام لمدرسة أهل البیت.
چکیده
«جماعت دعوت و اصلاح ایران» از گروههای متأثر از اندیشۀ «اخوانالمسلمین» است. آنان تقارب هرچه بیشترِ پیروان مذاهب را امری ضروری میدانند و «دگرپذیری» و «تکثرگرایی» را از اعتقادات و باورهای اساسیِ خود معرفی کردهاند. باید دید که ایشان چه معنایی از تقریب یا دگرپذیری ارائه دادهاند و نقاط مثبت و منفیِ این معنا چیست؟ این معنا بر کدام مبانی، استوار است و آیا این مبانی صحیح است یا با اشکالاتی جدی روبهروست؟ دگرپذیری نزد «جماعت دعوت و اصلاح» بهمعنای تولرانس یا تسامح است. آنان دگرپذیری یا تولرانس را بر سه مبنا استوار میدانند و بهعبارتی دیگر، راهکاری که برای عملیاتیشدنِ تقریب و دگرپذیری بهمعنای تولرانس ارائه میدهند، مبتنی بر سه مبنا است: 1. مبنای فرهنگی و روانی: به این معنا که فرد بهلحاظِ روانی، و جامعه بهلحاظِ فرهنگی آمادگیِ دگرپذیری را داشته باشند. 2. مبنای هستیشناختی: به این معنا که افراد جامعه به این باور برسند که واقعیتِ دنیا بر تنوع بنا شده است. 3. مبنای معرفتشناختی: یعنی پذیرشِ مطلقِ پلورالیسمِ دینیِ حقیقتشناختی، آنگونه که بهرامینیا در تفسیر این مبنا بیان داشته است، یا اعتقاد به آن در مسائل نظری و ظنیاتِ دین، آنگونه که در مقالهای که محتوای آن مورد تأیید جماعت است، بیان شده است. اشکال مبنای دوم این است که حتی تنوعهای ناشی از سوءاختیارِ انسان را نیز واقعیتی در خلقت هستی دانسته است. مبنای سوم نیز اگر بهمعنای پذیرشِ مطلقِ پلورالیسمِ دینیِ حقیقتشناختی باشد، اشکالات نظریۀ پلورالیسم بر آن وارد است؛ اما اگر بهمعنای پذیرش پلورالیسمِ دینیِ حقیقتشناختی در مسائل نظری و ظنیّات دین باشد، خود به دو صورت امکانپذیر است: 1. اگر به این معنا باشد که دیدگاههای مختلف در مسائل نظری و ظنیّاتِ دین، برداشتهایی متفاوت از یک واقعیت هستند و هرکدام از این دیدگاهها نمایی از واقعیتاند، اشکالات نظریۀ پلورالیسمِ دینیِ حقیقتشناختی بر آن وارد است که از جملۀ این اشکالات، ممکن دانستنِ اجتماع نقیضین است. این در خالی است که اگر بهمعنای پذیرش احتمال خطا در برداشت از دین در مسائل اجتهادی باشد، نظری قابلپذیرش است.