موسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر31120131023A Critique on the Salafi’s doubts about martyrdom of Imam Hassanنقدی بر تردیدهای سلفیان در باب شهادت امام حسن مجتبی(علیه السلام)3962166960FAمحسن افضل آبادیدانش آموخته حوزه و کارشناسی ارشد مؤسسه مذاهب اسلامی.Journal Article20230218Among all Muslims, Imam Hassan Mujtaba (pbuh) is regarded as the examples of the Verse of Purity (Ayat Al-Tathir) and the Members of the House of the Prophet. During his life, he faced many difficulties that one of these problems was Muawiyah who was against him. After martyrdom of Imam Ali (pbuh), Muawiyah considered Imam Hassan (pbuh) as a major obstacle in the way of his plans, and sought to eliminate him, in order to smooth the succession of his son until he murdered Imam Hassan (pbuh).
The martyrdom of Imam Hassan (pbuh) by Muawiyah’s prepared poison is one of the much discussed cases of Sunni scholars and they have frequently quoted this story. But some of them denied this true story and raised doubts, in order to acquit the Muawiyah of the crime. In this article we review them.امام حسن مجتبی7 یکی از مصادیق آیه تطهیر و اهل بیت پیامبر اکرم نزد تمام مسلمانان بشمار میآید. آن حضرت در طول زندگی با مشکلاتی روبرو شدند که یکی از آنها معاویه بود که در برابر حضرت قرار داشت. پس از شهادت حضرت علی7 معاویه که امام حسن7 را مانعی عمده بر سر راه نقشههای خود میدید، برای هموار کردن خلافت فرزندش، در صدد از بین بردن حضرت برآمد تا این که ایشان را به شهادت رساند.
جریان شهادت امام مجتبی7 با سمى که معاویه آماده کرده بود، از قضایایى است که اندیشمندان اهلسنّت به طور فراوان به آن پرداخته و این ماجرا را نقل کردهاند، اما برخی برای تبرئه معاویه از این جنایت، آن را انکار و شبهاتی در اینباره مطرح کردهاند که در این نوشتار به بررسی آنها پرداخته میشود.https://serajemonir.darolelam.ir/article_166960_d0eea8e1d5e015ef973f1bd5a4d46492.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر31120131023Contradictions of ibn abd al-Wahhab in the excommunication of Muslimsتناقضات ابن عبدالوهاب در مسئله تکفیر مسلمین6392166961FAحسین قاضی زادهپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت: و کارشناسی ارشد شیعهشناسیJournal Article20230218Ibn 'Abd Al-Wahhab adduced a reasons for Muslims excommunication (Takfir), in this article we first list his reasons and then we express the contradictions in them and finally we prove that these reasons, despite the human and financial costs for Islam has serious problems namely contradiction. These contradictions will be proved with 3 titles: 1. Follower (Muqallid) or religious authority (Mujtahid) 2. Religious permit to implore to a creature in what it has ability in (jawaz istighatha bi-makhlugh fima yaghder alaih) 3. Consensus Takfir (Excommunication) or Ijtehadi. The contradiction does not mean that he said a word in one place and said the opposite of that word in another place, but these contradictions are mainly in Ibn 'Abd Al-Wahhab’s opinions.ابن عبدالوهاب برای تکفیر مسلمین ادلهای را اقامه کرده است که در این مقاله بعد از بیان ادله ابن عبدالوهاب، تناقضات موجود در آنها بیان شده و در نهایت اثبات گردیده است که این ادله با وجود هزینههای جانی و مالی برای اسلام، دچار فاحشترین اشکال یعنی تناقض است. این تناقضات با سه عنوان مختلف (1. مقلد یا مجتهد؛ 2. جواز استغاثه به مخلوق فیما یقدر علیه؛ 3. تکفیر اجماعی یا اجتهادی) به اثبات رسیده است. مراد از تناقض این است که محمد بنعبدالوهاب در اصل معتقدات خود گرفتار تناقض شده است.
https://serajemonir.darolelam.ir/article_166961_419652b3f6d45ff3879c9e09638482bf.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر31120131023Scientific and religious status of the people of Najd in Muhammad ibn 'Abd Al-Wahhab’s periodجایگاه علمی و دینی مردم نجد در دوران محمد بنعبدالوهاب93120166962FAاحمد کوثریپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت: و کارشناسی ارشد مؤسسه مذاهب اسلامی.Journal Article20230218By the help of Muhammad bin Saud, Muhammad ibn 'Abd Al-Wahhab founded the Wahhabi movement in Najd Arabia. Making takfir upon Muslim he prepared the ground for bin Saud to murder, plunder and war against Muslims in Najd. Following and justifying the belligerent actions Muhammad ibn 'Abd Al-Wahhab, his advocates believed that the people of Najd at that period of time are Pagan (mushrik) and ignorant. On the other side, the opponents of ibn 'Abd Al-Wahhab places this idea a basis to legitimize murder and plunders happened by the hand of Wahhabis, and with their evidence we understand that verdict of disbelief and ignorance was a means to achieve to the political and social power and a pretext for taking revenge of the people whom did not accept his innovations (Bid’a).
In this article, we review the scientific conditions of Muhammad ibn abd al-wahhab from the perspective of advocates and opponents.محمد بنعبدالوهاب با کمک محمد بنسعود جنبش وهابیت را در منطقه نجد عربستان بنا نهاد. او با تکفیر مسلمین راه را برای قتل و غارتها و جنگهای ابنسعود علیه مسلمانان نجد باز کرد. موافقان محمد بنعبدالوهاب به پیروی از او و برای توجیه اقدامات جنگجویانش، قائل به مشرک و جاهل بودن مرم نجد در دوران او می باشند. در مقابل، مخالفان ابنعبدالوهاب این فکر را زیربنای مشروعیت بخشیدن به قتل و غارتهای وهابیون میدانند و با شواهدی که ذکر میکنند، فهمیده میشود که حکم به کفر و جهل مردم نجد وسیلهای برای دستیابی به قدرت سیاسی و اجتماعی و دستاویزی برای انتقام از مردمی بود که زیر بار سخنان او نرفتند.
در این مقاله به بررسی وضع علمی دوران محمد بنعبدالوهاب از منظر موافقان و مخالفانش میپردازیم.https://serajemonir.darolelam.ir/article_166962_ee18690dcd4074daa444a1630f19206f.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر31120131023A criticism to Ibn Taymiyyah’s opinion about revelation of the verse of Mubahilaنقد دیدگاه ابن تیمیه در شأن نزول آیه مباهله121142166963FAعلی ملا موسی میبدیپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت: و کارشناسی ارشد مؤسسه مذاهب اسلامی.Journal Article20230218This article expresses and criticizes the opinions of Ibn Taymiyyah about revelation of the verse of Mubahila. Ibn taymiyyah in his minhaj al-sunna has criticized the Mubahila verse as one of the characteristics of Imam Ali (pbuh). He admits that this verse reveals the dignity of ahl al-bayt and that ahl al-bayt confined to Ali, Fatima, Hassan and Husain and so he considered their presence in Mubahila as a virtue for them, However, he believes that the Prophet has no need to ahl al-bayt’s prays for Mubahila and presence of Imam Ali is not regarded as characteristics for him; because the word “ nafs (myself) ” in the verse does not imply equality and term “ abna’na wa nisa’na wa anfosana ” in this verse is a general term that could also include the others (non-Household), since there was no nobody other than them for Mubahila at that time. This article considers the claims of Ibn Taymiyya as baseless and wrong by quoting traditions and the words of some Sunni scholars, and considers this verse as a potent reason for the virtue of Imam Ali (pbuh).این نوشته به بیان و نقد آرای ابن تیمیه در شأن نزول آیه مباهله میپردازد. وی در کتاب <em>منهاج السنّه</em> آیه مباهله را بهعنوان یکی از خصائص حضرت امیرالمؤمنین7 مورى نقد قرار داده است. او با اعتراف به نزول آیه مباهله در شأن اهلبیت و شمول اهلبیت به حضرت علی و فاطمه زهرا و امام حسن و حسین:، حضور ایشان را در جریان مباهله فضیلتی برمیشمارد، با این حال معتقد است پیامبر نیازی به دعای اهلبیت: برای مباهله نداشت و این حضور از خصایص حضرت علی7 بهشمار نمی آید؛ چون عنوان «نفس» در آیه مباهله دلالت بر مساوات ندارد و عنوانِ (أَبْنَاءَنَا وَنِسَاءَنَا وَأَنْفُسَنَا) در آیه مباهله عام است که شامل غیر اهلبیت: هم میشود؛ زیرا کسی به غیر ایشان در آن زمان برای مباهله نبود. این نوشتار با نقل روایات و کلمات علمای اهلسنّت، ادّعاهای ابن تیمیه را بی اساس و باطل میداند، و آیه مباهله را دلیلی محکم بر فضیلت حضرت امیرالمؤمین علی7 میشمرد.https://serajemonir.darolelam.ir/article_166963_4b68ebc38d7b18883237b8f3875c67e9.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر31120131023Reviewing polemical methods of Ibn Taymiyyah in his “Minhaj- us- Sunnah”نقد و بررسی روشهای جدلی ابنتیمیه در «منهاجالسنه»143170166964FAمجید فاطمی نژادپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت: و کارشناسی ارشد مؤسسه مذاهب اسلامیJournal Article20230218This article is about the polemical methods of Ibn Taymiyyah Harrani in Minhaj- us- Sunnah. From the perspective of many Sunni scholars, this book is one of the best texts in rejecting the beliefs of Shia Imami. For the better evolution of these remakes, it is essential to review the methods of Ibn Taymiyyah on argumentation first, So we can find out whether his methods in debate with Allameh Helli is according to the best controversy (jidal ahsan), which is approved by God, the sunnah of the Prophet (pbuh) and all Muslim scholars, or it was in invalidate method which is not approved by God nor the sunnah of the Prophet (pbuh). In order to learn more about the debate (jadal), at first a brief discussion will be made and then we review the words and tricks applied by ibn taymiyyah in response to Allameh Helli in this book and finally we conclude that he has not been seeking the best controversy (jidal ahsan) to achieve the truth or ideal result but only he has been looking for a rejection on the Allame’s book even in an invalidate manner. He did not adhere many aspects of the debate on the ethical and scientific dimensions and we couldn’t consider this book even as a scientific or ethical book. این نوشتار درباره روشهای جدلی ابنتیمیه حرّانی درکتاب <em>منهاج السنه</em> است؛ کتابی که به زعم بسیاری از علمای اهلسنّت یکی از بهترین کتابها، در ردّ عقاید شیعه امامیه به شمار میرود. برای بررسی بهتر این کلام، ضروری است در ابتدا روش ابنتیمیه را در مقام جدل بررسی کنیم که آیا روش جدال ابنتیمیه با علامه حلی; بر طبق جدال احسن است که مورد تأیید خدا و سنت پیامبر6 و تمام علمای اسلام باشد یا بر طبق روش باطل یعنی بر جدال باطل بحث کرده که نه مورد تأیید خداوند است و نه سنت پیامبر6. ما برای آشنایی با جدل، ابتدا مباحث کوتاهی درباره آن مطرح میکنیم و سپس به بررسی کلمات و ترفندهایی که ابنتیمیه در این کتاب برای پاسخ به علامه حلی; بهکار برده، میپردازیم و به این نتیجه میرسیم که وی در مقام جدال احسن نبوده است تا بتواند به حقیقت یا نتیجه مطلوبی دست یابد، بلکه در پی ردّیه ای، هرچند به نحو جدال باطل، بر کتاب علامه; بوده است. وی بسیاری از شئون مناظره و جدال احسن را در بُعد اخلاقی و در بُعد علمی، رعایت نکرده است و نمیتوان به آن بهعنوان کتاب مهم علمی و یا حتی اخلاقی توجه کرد.https://serajemonir.darolelam.ir/article_166964_7f87f5d2fd5cc7aff4cf729a4751f0b1.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر31120131023Lashkar-e-Jhangvi and Sipah-e-Sahaba are representatives of Salafism’s radical ideasسپاه صحابه و لشکر جهنگوی نماینده افکار افراطی سلفیگری171202166965FAعلیرضا میرزاییدانش آموخته حوزه علمیه قم و دانشجوی دکترای مذاهب کلامی دانشگاه ادیان و مذاهب.Journal Article20230218In the 1990s concurrent to the primary years of Islamic Revolution in Iran, maulavi hagh-navaz Jhangvi founded the excommunication (Takfiri) group named Sipah-e-Sahaba from the religious schools in Pakistan which was belonging to Deobandi sect. Its purpose was to confront Shiites, mourning for Imam Hussain (pbuh), and influences of Islamic revolution and action to be psychological warfare, terror, Shiites physical removal and destruction of their religious places. With establishing a military wing named Lashkar-e-Jhangvi, this extremist group completed its organization for the specified path. Performance of these two extremist groups, which is along with each other, lead to divergence in the Muslim community of Pakistan, to intensify sectarianism, insecurity and their broad and unjustified killings. In the present article, along with studying the pedigree and the roots formation of this group, some part of their violent features has been discussed according to the facts and news.دردهه 90 میلادی مقارن با سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مولوی حقنواز جهنگوی گروهی تکفیری از مدارس مذهبی متعلق به فرقه دیوبندیه در پاکستان به نام سپاه صحابه را توسط تأسیس کرد و هدف خود را مقابله با شیعیان و عزاداری حضرت سیدالشهداء7 و تأثیرات انقلاب اسلامی اعلام کرد و به جنگ روانی، ترور، ارهاب، حذف فیزیکی شیعیان و تخریب اماکن دینی متعلق به آنان دست زد. این گروه تندرو با تأسیس شاخه نظامی به نام لشکر جهنگوی، تشکیلات خود را برای طی مسیر تعیینشده تکمیل کرد. عملکرد این دو گروه افراطی که در امتداد یکدیگرند، موجب واگرایی در جامعه مسلمانان پاکستان و تشدید فرقهگرایی و ناامنی و کشتار وسیع و توجیهناپذیر آنان شده است. در مقاله حاضر ضمن بررسی تبار و ریشههای شکلگیری، به بخشی ازجلوههای خشونت آنان به روایت اخبار و آمار پرداخته شده است.https://serajemonir.darolelam.ir/article_166965_15dd1c566d52cdf67ed90c3e4b821647.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر31120131023-گزارش کتاب «الصارم المسلول علی من انکر التسمیة بعبد النبی و عبدالرسول تألیف شیخ محمد عابد سندی انصاری203210183148FAمهدی فرمانیانمدرس و عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهبJournal Article20231114-شیخ محمد عابد سندی مدنی از نسل ابوایوب انصاری، صحابی بزرگ پیامبر، در ایالت سند پاکستان به سال 1190ق در خانوادهای از اهل علم متولد شد و نزد پدر و پدر بزرگ خویش که از بزرگان حنفی منطقه بودند تلمذ کرد و از بزرگان نقشبندی شبه قاره هند گردید. آنگاه وی به مدینه رفت و مدنی نام گرفت. آوازه ایشان به حدّی است که بسیاری از علمای عراق و سوریه به ستایش ایشان پرداختهاند. شیخ محمود آلوسی، صاحب تفسیر <em>روح المعانی</em>، درباره ایشان مینویسد: «و منهم (از علمای هند) البحر الرائق و کنزالدقائق و من کلامه تنویر الأبصار، ذوالتألیفات الشریفة و قرة عین الإمام الأعظم أبی حنیفه، العالم الزاهد الشیخ محمد عابد غمده الله بمزید العوائد...» و شیخ شوکانی (م1250ق) درباره ایشان میگوید: «له ید فی علم الطب و معرفة متقنة بالنحو و الصرف و فقه الحنفیة و أصوله و فهم صحیح سریع...».
جالب توجه است که جناب آلوسی و شوکانی هر دو از سلفیان و تحت تأثیر افکار ابنتیمیه هستند و در عین حال به تعریف و تمجید شیخ محمد عابد سندی مدنی پرداختهاند.
شیخ محمد عابد مدنی آثار فراوانی از خود به جای نهاده که اکثر آنها در باب حدیث، فقه و نقد وهابیت است که از جمله میتوان به <em>منحة الباری فی جمع روایات صحیح البخاری</em>، <em>طوالع الأنوار شرح الدرّ المختار</em>، <em>رسالة فی جواز الاستغاثة</em> و <em>التوسل و أنواعه و أحکامه</em>، <em>رسالة فی کرامات الأولیاء و التصدیق بها،</em> و <em>رسالة فی تقبیل الصحابه ید رسول الله</em><em>r</em> <em>و رأسه الشریف و حکم التقبیل عامة</em> نام برد.
https://serajemonir.darolelam.ir/article_183148_7542f9a4e8f267f236957fd10db5e6e2.pdf