موسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر52020160121Understanding Wahhabis' Methodology of Excommunicating Other Muslims (Takfir)منهج و روششناسی وهابیت در تکفیر مسلمانان2949127594FAرحیم صبورپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت ، کارشناسی ارشد مذاهب اسلامی و دانشجوی سطح 4 موسسه شیعه شناسی.Journal Article20150501Wahhabis apply different methodologies to accuse people of heresy. Since it is essential to examine and criticize these methods, before all else we need to know them. The objective of this research is to determine Wahhabis methodologies of Takfiris. Examining Takfiri Wahhabis' beliefs, the researcher discovered several of their methods of excommunicating people, which include: relying on the literal meaning of the religious texts rather than the esoteric interpretation, adopting Salafism which means an excessive and dogmatic method of following the opinions of the first three centuries' Predecessors (Salaf), overlooking the authenticity of religious texts, excommunicating people of opposite beliefs and accepting people of the same beliefs as Muslims and pretending a fake consensus in order to excommunicate, calumniate and accuse people.وهابیت برای تکفیر مسلمانان و گروههای مختلف از روشها و مناهجی استفاده میکند. این مناهج باید با بررسی عقاید تکفیری این گروه به دست آید و سپس بررسی و نقد شود. هدف از این تحقیق به دست آوردن این منهاج است. با بررسی عقاید تکفیری وهابیت به چند منهج و روش عمده در تکفیر میتوان دست یافت که عبارت است از: ظاهرگرایی و تأویلنکردن نصوص دینی؛ سلفگرایی و اتکا به آرای علمای سه قرن اول؛ تساهل در سند نصوص دینی؛ تکفیرِ مخالف عقاید خود و تأیید و مسلماندانستن موافق عقاید خود؛ جعل و ساخت اجماع در تکفیر و افترا و تهمتزدن به دیگران.https://serajemonir.darolelam.ir/article_127594_50ddd59a71e781ce2010776c24c7dbde.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر52020160121The History of Salafist Thought in the Indian Peninsula from the Twelfth to the Thirteenth Century AHسیر تاریخ اندیشه سلفیگری در شبهقاره هند از قرن دوازده تا سیزده هجری5170127595FAعلی ملا موسی میبدیپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت و دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه تهران.Journal Article20150802Although historic evidence indicates that some disciples of Ibn Taymiyyah entered India from the eighth century AH, they failed to institutionalize Salafist thoughts in that land. Salafism emerged as a thought movement in Shah Waliullah Dehlawi’s period. Dehlawi travelled to Hejaz and after meeting some Salafist figures there, through them, he became familiar with Ibn Taymiyyah Harrani’s thoughts and opinions and took them to India. They benefited from Ibn Taymiyyah’s thoughts in Shah Waliullah Dehlawi School. After Shah Waliullah, his sons and disciples continued promoting his school of thought to the extent that in the thirteenth century AH, his thoughts were so developed that they abandoned imitation from the Four Imams and practically called themselves non-imitators and Salafi. Moreover, in this century we witness introduction of the Zeidi-Salafi movement into the Indian Peninsula by Seddigh Hasan Khan and its dissemination across the peninsula.هرچند شواهد تاریخی نشان میدهد برخی از شاگردان ابنتیمیه از قرن هشتم هجری وارد هندوستان شدند، امّا نتوانستند اندیشه سلفیه را در آن دیار نهادینه کنند. این اندیشه در دوره شاهولیالله دهلوی به نهضتی فکری در هندوستان تبدیل شد. دهلوی با سفری که به حجاز داشت و از طریق ارتباطگرفتن با برخی از شخصیتهای سلفی آنجا با اندیشه ابنتیمیه حرانی آشنا شد و آرا و اندیشههای او را به هند برد. در مدرسه شاهولیالله دهلوی از تفکرات ابنتیمیه بهره بردند و بعد از او هم مدرسه فکری شاهولیالله دهلوی را فرزندان و شاگردانش با این منهج اداره کردند تا اینکه در قرن سیزدهم هجری این اندیشه تا جایی رشد کرد که تقلید از ائمه اربعه را کنار گذاشتند و عملاً خود را غیرمقلّد و سلفی معرفی کردند. از طرف دیگر در این قرن شاهدیم که جریان سلفی زیدی از طریق صدیق حسنخان وارد شبهقاره شد و به گسترش آن در شبهقاره هند انجامید.https://serajemonir.darolelam.ir/article_127595_2c840df86bfd1ca024764b3817bbcee8.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر52020160121An Examination on the Subject of Hearing of the Dead from Deobandi’s Viewpointبررسی مسئله سماع موتی از دیدگاه دیوبندیه7189127596FAمصطفی غفوریپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت و کارشناسی ارشد مرکز تخصصی شیعه شناسی.Journal Article20150604Although since the early Islam there have constantly been disagreement about the subject of the dead’s capability of hearing, the majority of scholars of different Islamic sects have admitted that the dead are capable of hearing, many Hanafis being among them as well; whereas some others have rejected the idea. To substantiate their claim, those with opposite stance rely on some verses of the Quran and a tradition narrated by Aisha; while the advocates of the idea rely on traditions such as the Hadith of Ghulaib Badr and the Hadith of Ghar Na’al and so on. Among the Deobandis, most of their scholars have maintained that the dead are capable of hearing, although each person’s range of capability might be different from the others. Some others Deobandis, having adopted an opposite stance, rejected the dead’s capability of hearing; thus were reprimanded for that by Deobandi scholars, inasmuch as they have been cast out of the Deobandi circle and have been called Wahhabis.اختلاف در سماع موتی اگرچه از صدر اسلام وجود داشته است، اما اکثر علمای مذاهب، سماع موتی را قبول داشتهاند و در میان احناف نیز بسیاری قائل به سماع بودهاند. برخی نیز آن را نپذیرفتهاند. مخالفان سماع به برخی از آیات قرآن و روایت عایشه استناد کردهاند و موافقان به روایاتی از قبیل قلیب بدر، قرع نعال و ... تمسک جستهاند. در میان دیوبندیه نیز، اغلب علمای دیوبندیه قائل به سماع بودهاند، هرچند ممکن است در محدوده سماع با یکدیگر اختلاف داشته باشند، و برخی نیز، برخلاف دیدگاه بزرگان خود، به عدم سماع معتقد شدهاند که برخی دیگر از علمای دیوبند با آنها مخالفت کردهاند، به طوری که حتی عدهای آنها را از دایره دیوبند خارج دانستهاند و بر آنها اطلاق وهابی کردهاند.https://serajemonir.darolelam.ir/article_127596_e7e051c4f9b0ec6cc96baa6d30d80e55.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر52020160121An Assessment of Ibn Taymiyyah’s View on Rational Goodness and Evilارزیابی دیدگاه ابنتیمیه در بحث حسن و قبح91108127597FAسید ابوالفضل حسینی پورپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت و کارشناسی ارشد کلام اسلامی.Journal Article20150708Rational goodness and evil is one of the most controversial issues among Muslim intellectual circle. The Mu’tazila perceived goodness and evil as rational, while the Asharia believed that they are derived from the sacred law (Sharia). Criticizing both schools of thought, Ibn Taymiyyahh, the pioneer of the Salafists, has made an endeavor to develop a new perspective. He holds that goodness and evil are rational, however, he rejects Mu’tazila’s argumentation; since it results in likening God to human being. On the other hand, he rejects the sacred law as the way of perceiving goodness and evil, considering it as being opposed to reason and tradition. Although Ibn Taymiyyah is of the opinion that goodness and evil are rational, he doesn’t acknowledge some requirements of this opinion, such as its being inherent. By and large, some of Ibn Taymiyyah’s points of view have strong points, while the rest have serious weaknesses both of which are explored in this article.حسن و قبح عقلی از موضوعات بحثبرانگیز در محافل علمی مسلمانان بوده است. معتزله حسن و قبح را عقلی و اشاعره آن را شرعی میدانستهاند. ابنتیمیه، متفکر اصلی سلفیت، کوشیده است هر دو مکتب را نقد، و دیدگاه جدیدی عرضه کند. وی حسن و قبح را عقلی دانسته، اما تأکید کرده است که روش معتزله را در این بحث قبول ندارد، چراکه منجر به تشبیه خدا به بندگان میشود. از طرف دیگر، ضمن رد حسن و قبح شرعی، آن را مخالف عقل و نقل میداند. هرچند ابنتیمیه حسن و قبح را عقلی میداند ولی برخی لوازم آن، مانند ذاتیبودنش، را نمیپذیرد. در مجموع، برخی از دیدگاههای ابنتیمیه قوتهایی دارد و برخی از آنها هم ضعفهای جدی دارد که در این مقاله بررسی شده است.https://serajemonir.darolelam.ir/article_127597_989ca0288bbe0ee47619bba62b337e74.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر52020160121Ibn al-Uthaymeen’s Method in Opposing the Verses of Qur’an That Refer to the Virtue of Ahlulbait (Peace Be upon Them)منهج ابنعثیمین در مواجهه با آیات فضایل اهل بیت علیهم السلام109128127599FAعلی اصغر کمالیپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت ، کارشناسی ارشد شیعه شناسی و دانشجوی سطح 4 مرکز تخصصی شیعه شناسی.Journal Article20150911There are some verses in the Qur’an that, as asserted by many Shiite and Sunnite scholars, refer to the station and virtues of Ahlulbayt (Peace Be upon Them), verses such as the Verse of Mubahala, the Verse of Wilayah, the Verse of Mawadda, the Verse of Tabligh and the Verse of Shara. Ibn al-Uthaymeen has adopted different ways to oppose these kinds of verses. He has discussed several verses which are confirmed by Sunnite scholars to be referring to Ahlulbayt’s virtuous traits. He has either denied the verses’ cause of revelation or haven’t mentioned it at all; or, if he has, he has undermined its validity. He treats the traditions narrated about Ahlulbayt’s virtues the same way. As such, he has either saved himself the burden of mentioning traditions narrated to confirm these kind of verses or has denounced them as being forged. In other cases, Ibn al-Uthaymeen has tried to generalize the virtue and by pretending that the scholars have given too many comments on the given verse, he attempts to divest the virtue of its exclusive quality. The present article explores Ibn al-Uthaymeen’s methods of treating Quranic verses referring to the virtues of Ahlulbayt.در قرآن کریم تعدادی از آیات وجود دارد که به تصریح بسیاری از علمای شیعه و سنی در شأن و فضیلت اهل بیت( نازل شده است، مانند آیه مباهله، ولایت، مودت، تبلیغ و شراء. علمای وهابی، از جمله ابنعثیمین، در تفاسیر خود بعضاً به این آیات پرداختهاند. منهج ابنعثیمین در مواجهه با آیات فضایل اهل بیت ( متفاوت است. او در برخی آیات که به اعتراف خودِ اهل سنت در شأن و فضیلت اهل بیت ( وارد شده، سعی در انکار شأن نزول آیه کرده یا اصلاً اشارهای به شأن نزول ندارد، یا اگر هم اشارهای میکند آن را تضعیف میکند. او در خصوص روایات فضایل اهل بیت ( نیز همین مواجهه را دارد و روایاتی را که ذیل آیه در فضیلت اهل بیت ( صادر شده است یا متذکر نمیشود یا آنها را جعلی میداند. ابنعثیمین در مواجهه با گروه دیگری از این آیات سعی در عمومی جلوهدادن فضیلت میکند و اقوال علما را ذیل آیه متکثر جلوه میدهد تا از فضیلتی که در شأن اهل بیت ( وارد شده، سلب خصوصیت کند. این مقاله منهج ابنعثیمین در آیاتی را که در فضایل اهل بیت ( است بررسی میکند.https://serajemonir.darolelam.ir/article_127599_e15ab8c1683f0f79c43c80418ba4e4e8.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر52020160121Wahhabism, Salafism and Islamism:
Who Is The Enemy?وهابیت، سلفیت و اسلام گرایی، دشمن کیست؟129150127603FAاحمد مصلینویسنده کتابمصطفی کاشانیانپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت و دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و کلام دانشگاه تهران.Journal Article20150725This essay constructs and deconstructs three main discourses created by different and opposing trends in modern Islamic thought that are normally and mistakenly lumped together as Islamism, fundamentalism, salafism, neo-salafism, Wahhabism, jihadism, political Islam, Islamic radicalism and others.عدم شناخت صحیح از جریانات و نحلههای فکری مانند سلفیت، وهابیت و اسلامگرایی، باعث شده بسیاری از سیاستمداران و حتی کارشناسان امر، در موارد متعددی، اعتقادات یک گروه را به دیگری نسبت دهند. مقالهی حاضر در پی تبیین مرزبندیهای مشخص میان نگرشها و باورهای هرکدام از این جریانها بویژه در حوزهی سیاست و حکومت است تا حتی الامکان از خلطهای بیشتر، جلوگیری شود.
این مقاله با نام Conflicts Forum از سایت www.conflictsforum.org اتخاذ شده که علیرغم تخصص مولف آن، مسائلی چون سادگی بیان، وضوح معیارها و شفافیت در تقسیمبندی نگرشهای متفاوت اسلامی در جهان معاصر، باعث شده تا جهت ترجمه گزینش شود. نظراتی که در اینجا به نفع یا علیه جریانها بیان میگردد، صرفا نظر مولف بوده و به معنای تایید مترجم با مجله سراج منیر نیست و سعی شده در عین حفظ امانت در انتقال مطالب، جملات تا حد امکان به فارسی برگردانده شود، تا برای خوانندهی محترم مانوستر بوده و درک مطالب آسانتر گردد.https://serajemonir.darolelam.ir/article_127603_efc8d50d2fb5bf0d369caf1704f143b9.pdfموسسه دار الإعلام لمدرسة أهل البیت علیهم السلامسراج منیر52020160121-گزارشی از کتاب الشهاب الثاقب علی المسترق الکاذب151161183166FAعلی ملا موسی میبدیپژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهلالبیت و دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه تهران.Journal Article20231114-علمای دیوبند طائفهای از علمای شبهقاره هند هستند که بر مسلک جامعه دارالعلوم دیوبند مشی میکنند. مسلک علمای این جامعه در فقه چنان است که بنا را بر تقلید از مذهب حنفی میگذارند، در کلام پیرو مذهب اشعری و ماتریدی هستند و در طریقت بر یکی از مسالک چشتیه، نقشبندیه و سهروردیه. این رویه در آثار و افکار آنان بهوضوح دیده میشود، اما آنچه در این نوشتار مهم است تعامل آنان با دیگر مذاهب فکری، بهویژه وهابیت، است که به نظر میرسد در میان آنان وحدت رویه وجود نداشته و رفتارهای آنان همواره با ابهاماتی همراه بوده است.
برخی از آنان همچون محمد منظور نعمانی، که از اعضای تأسیسی «رابطة العالم الاسلامی» به شمار میرود، وقتی متوجه میشود که اخوانیها و مودودیها در سطح وسیعی در مجامع علمی و سیاسی حرمین شریفین شرکت میکنند و این مسئله موجب انزوای بیشتر علمای دیوبند شده است، مانع را در برخی از معتقدات علمای دیوبند میبیند. لذا راه آشتی و صلحی بین نجدیون و علمای دیوبند باز میکند تا مانع انزوای هر چه بیشتر آنان شود، به طوری که بتوانند در کنار مکاتب دیگر در حجاز و حرمین نفوذ پیدا کنند. بدینمنظور کتابی به نام <em>شیخ محمد بن عبدالوهاب آور هندوستان کی علمائی حق</em> تألیف میکند که به زبان عربی هم به نام<em> دعایات مکثفة ضد محمد بن عبد الوهاب</em> منتشر شده، و تمامقد از محمد بن عبدالوهاب و حرکت او دفاع میکند.
https://serajemonir.darolelam.ir/article_183166_85e271bca6cf4cbadb7ce39e7f27d46a.pdf